نامه فرزند یکی از یاران نزدیک امام (ره) به خاندان هاشمی/ فرزند آیتالله قرهباغی: ای کاش آقای هاشمی هم به سیره بزرگانی چون آیات محمدی گیلانی، حسنی و خزعلی درباره انحراف فرزندان عمل می کرد/ اتهام فساد به دستگاه قضا برای حمایت از فرزند خطاکار را از کدام بخش سیره امام استخراج کردید یشنهاد میکنم […]
گروه سیاسی یاران ۳۱۳ به نقل از رجانیوز: دکتر سیّد احمد غفاری قره باغ، فرزند مرحوم آیتالله قرهباغی، نماینده فقید استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری با ارسال یادداشتی برای رجانیوز، نسبت به نامه خانواده هاشمی رفسنجانی واکنش نشان داد.
به گزارش رجانیوز، فرزند آیتالله قرهباغی از یاران و همراهان حضرت امام (ره) در دوران مقابله با رژیم ستم شاهی، در واکنش به نامه خانواده هاشمی و مظلوم نمایی در قبال بازداشت فرزند فاسد این خانواده نوشت:
با مطلبی با عنوان “بیانیّه خانواده آقای هاشمی” در سایتهای خبری مواجه شدم که مناسب دیدم چند نکتهای به رسم دعوت به تفکّر و تأمّل، از طرف کسی که در خانه یکی از یاران انقلاب و امام، رشد یافته است، به خدمت این خانواده محترم تقدیم نمایم؛ امیدوارم این نامه را از منظر یک ناظر سوّم مطالعه کنند که نه علاقهای به حزب مخالف آنها دارم و نه دلبستگی به جناح موافق آنها.
۱. از واکنش ریاست دستگاه قضا از انتشار غیر رسمی و محدود!! فیلمی که نشانگر خداحافظی پدری با فرزند خود است، تعجّب نموده اید و در قبال آن، از انتشار دهها فیلم از صدا و سیما و فضای مجازی سخن گفتهاید که در آنها بر خلاف شرع و قانون و مصلحت، دروغها و اکاذیب آشکار!! طرح گشته و به یاران انقلاب نسبت داده شده است.
فیلم مزبور را دیدم، صرفاً نشان دهنده خداحافظی پدری از پسر خود نبود، بلکه نشان میداد پدری پسر محکوم خودش را – که در محکمه عدل قضائی در حکومت فقاهت شیعی به دلیل اختلاس و اخذ رشوه و نیز ارتکاب جرائم امنیّتی، محکوم به حبس و ردّ مبلغ رشوه گشته است – مظلوم جلوه داده و دادگاه مذکور را به بیعدالتی و ظلم نسبت میدهد.
خانواده محترم آقای رفسنجانی! سؤالی که برای بنده به عنوان یک نفر از مردم، مطرح است این است که آیا ظلمِ دستگاه قضاوت فقاهتی، دقیقاً زمانی که فرزند آقای هاشمی به زندان رفت، برای شما روشن شد؟ و سؤال مهمتر اینکه آیا آقای هاشمی، ظالم خواندن دستگاه قضای فقاهتی را آسیبی به جایگاه فقاهت و قضاوت فقیهانه نمیبیند؟ بهرحال از میان دو نفر که به عنوان شاکی و متشاکی، به محکمه مراجعه میکنند، حکم به نفع یکی از آن دو رقم میخورد؛ حال اگر طرف دیگر، از این که حکم به نفع او نبوده، ناراحت شده و دهان به ناسزا و ظالمظالم گفتن نسبت به مقام قضاوت باز نماید، سخنی حکیمانه و طبق مصلحت رانده است؟!
پیشنهاد میکنم کاری نکنید سابقه ذهنی و خاطره عمومی از بزرگان جامعه در مورد محکومیّت فرزندان محکومشان مخدوش شود؛ ملّت انقلابی و مسلمان، در خاطرات تاریخی خود، به حجّتالاسلام حسنی – امام جمعه ارومیّه – بر می خورند که خودش، به اعدام انقلابی فرزند منحرفش اقدام نمود؛ و یا به آیتاله محمدی گیلانی برمیخورند که دو فرزند ضدانقلاب خود را محاکمه نمودند. و یا با آیتاله خزعلی مواجه میشوند که ضمن تأکید بر انحراف پسرش، از او تبرّی میجوید؛ از خانوادهای که پدر بزرگوار آنها در رأس مجمع تشخیص مصلحت است، خلاف مصلحت است که رویّه آیتالله ها را نقض نمایند و مردم، چنین تلقّی کنند که هر وقت، نوبت به خودشان رسید، صدای وامظلمتاه سر دادهاند.
از انتشار دهها فیلم منتشر کننده اکاذیب آشکار!! به یاران اتقلاب، سخن گفتهاید؛ ولی چون سخن شما مبهم است، لذا بسیار مناسب است که چنین مواردی را به عنوان شکایت رسمی، پیگیری نمائید تا احیاناً حقّی از یاران اتقلاب، ضائع نشود. امّا اگر این ادعا راست باشد که این اکاذیب، آشکار هستند، پس نگران نباشید، چون مردم ما هوشمندتر از آن هستند که اکاذیب آشکار را باور کنند. لیکن رویّه شما در محکوم نمودن دستگاههای نظام جمهوری اسلامی به ترویج اکاذیب، شباهت زیادی به روش رسانههای ضدانقلاب از قبیل voa و bbc دارد؛ لذا از باب پرهیز از مواضع تهمت که سفارش معصومین است، از ابراز نظرات مشابه!! با آنها اجتناب کنید. از سوی دیگر، اخیراً سخنانی از پدر شما در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه شورای نگهبان به همراه دستگاه امنیّتی، در سال ۹۲، قصد ایجاد انحراف و تخلّف در انتخابات داشته اند که صرفاً به دلیل حضور قاطع مردم، عقب رانده شدهاند؛ آیا این سخن، مصداق کذب آشکار نیست؟ آیا این مطلب، مصداق توهین آشکار به بزرگانی مانند آیت اله جنّتی و فقهای دیگر شورای نگهبان نیست که به قطع، همگی از یاران و همراهان انقلاب و امام ره بودهاند؟!
۲. از عدم واکنش به اعمال خلاف قانون عدهای گروه فشار سخن راندهاید؛ در مواردی که شمارش نمودهاید، جمیع سران نظام اعمّ از مسئولین قضا و غیر آن و در رأس همه، ولی امر مسلمین نیز واکنش نشان داده و رفتارهای افراط آمیز را تقبیح نمودهاند؛ و در مورد تعرّض به همنشینتان جناب دکتر علی مطهری نیز هم اکنون همین دستگاه قضا، در حال برگزار نمودن جلسات دادگاه میباشد. این موارد صرفاً جهت اطلاع عرض شد، چون اگر مطّلع بودید، بعید میدانم چنین تعجّبی را ابراز مینمودید.
۳. از جنجال بر سر پروندهای که سالهاست همه جزئیّات آن روشن شده، شِکوِه نمودهاید! کدام جنجال؟! آیا روال رسیدگی قانونی و قضائی به پرونده، جنجال است؟ یا فرارسیدن زمان اجرای حکم زندان جناب مهدی خان، جنجال دستگاه قضا است؟!
البته در ادامه گله نمودهاید که بسیاری از پروندههای فساد دانه درشتها، از برخورد قضائی مصون مانده است که بنده شما را به برخورد قضائی با خاوری و شهرام جزائری و کرباسچی ارجاع میدهم.
هر چند بنده نیز در کم اهتمامی نسبت به مسدود نمودن مسیرهای فساد خیز توسّط جمیع دستگاه ها همچون مجمع تشخیص مصلحت و مجلس شورای اسلامی و دستگاه اجرائی و قضائی، بخصوص در زمینه امور اقتصادی، گلهمندم.
۴. پرونده آقا مهدی را ” پروندهای با دهها هزار صفحه دروغ و تهمت ” خطاب نمودهاید و از منع انتشار دفاعیّات آقا مهدی گلایه نمودهاید.
خانواده محترم! به نظرم میرسد که خلاف انصاف، قضاوت میکنید و یا حدّاقل، عجول هستید؛ وگرنه از دستگاه قضا به جهت منع دسترسی عموم مردم به آنچه در دادگاه گذشت، باید یک تشکّر خصوصی میکردید. چرا که انتشار برخی از مفاد آنچه در متن دادگاه گذشته است، مسلّماً به صلاح آبروی خانواده محترم نبوده است.
۵. از تبعیض در اجرای قانون و خانهنشین شدن یاران دلسوز انقلاب و پیشکسوتان جهاد و شهادت، سخن گفتهاید که آماج هتّاکی و دشنام و دروغها قرار گرفتهاند؛ اگر مقصودتان کسانی است که سابقاً از همراهان انقلاب و امام بودند و امروز به دلائل مختلف مانند دور ماندن از مال و منال دنیا، به همه آرمانها و ارزش ها پشت کرده و رو به شیاطین نمودهاند و در فتنه های مختلف همچون فتنه ۸۸، همراه برخی از شما فرزندان آقای هاشمی، در کف خیابانها به نظام و ارزشهای آن، فحّاشی نمودند، باید عرض کنم که خیلی زشت است که از منزل و بیت کسی مانند آقای رفسنجانی، ندای دلسوزی برای چنین بیچارگانی بلند شود.
در انتهای سخن، جسارت نموده و خاطر نشان میشوم جای خالی برخی از یاران و فدائیان مقام عظمای ولایت که به رحمت خدا رفتهاند، توسّط فرزندان و شاگردان خلف آنها پُر شده است و لذا تصوّر نشود که با فقدان آنها، امکان عرض اندام خواهد بود.
این چند سطر را حقیقتاً از سر دلسوزی و مشفقانه، به آن خانواده محترم تقدیم میکنم و امیدوارم اقدامی کریمانه نمایند تا همان خاطرات انقلابی از خاندان هاشمی دهه ۶۰ در اذهان، زنده گردد.
والسلام علی من اتّبع الهدی.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
پیاده سازی: طراح وب میهن