۞ امام علی (ع) می فرماید:
آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » یادداشت
  • شناسه : 701
  • 22 آگوست 2015 - 1:02

تنها راه نجات رامهرمز، نگاه فراقومیتی در انتخابات است

تنها راه نجات رامهرمز، نگاه فراقومیتی در انتخابات است کمرنگ شدنِ مرزهای قومیتی در انتخابات امسال = سکوی پرتاب به قله پیشرفت – ۱ «میل به رفتارهای قبیله‌ای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، از دیگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبیله‌ای معنایش این است که تخطئه یا تأییدی که نسبت به کار کسی میکنم، ناشی […]

تنها راه نجات رامهرمز، نگاه فراقومیتی در انتخابات است

کمرنگ شدنِ مرزهای قومیتی در انتخابات امسال = سکوی پرتاب به قله پیشرفت – ۱

«میل به رفتارهای قبیله‌ای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، از دیگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبیله‌ای معنایش این است که تخطئه یا تأییدی که نسبت به کار کسی میکنم، ناشی نباشد از ماهیت عمل او؛ ناشی باشد از نحوه‌ی ارتباط او با من. اگر از قبیله‌ی ما کسی کار خطائی انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبیله‌ی مقابل اگر همان کار را انجام داد، این قابل پیگیری و تعقیب میشود. کار خوب اگر از کسی که مربوط به قبیله‌ی ماست، انجام گرفت، قابل تحسین و تشویق باشد؛ اگر از قبیله‌ی دیگر بود، نه. رفتار قبیله‌ای این است. این رفتار، اسلامی نیست، انقلابی نیست».             امام خامنه ای(حفظه ا…)

  1. مردم به دو دسته تقسیم می شوند: خواص و عوام. هر انسانی که قدرت تحلیل مسائل را داشته باشد و برای انتخاب و تصمیم در مورد مسائل مختلف، سود و ضرر را بسنجد و اقدام کند جزو خواص است. بحث بر مبنای انتخاب راه خوب و راه بد فعلاً مطرح نیست. نه؛ هر انسانی که برای اتخاذ تصمیم از خودش تحلیل و نظر نداشته باشد بلکه تابع جو است این انسان جزو عوام است. کسی که به دهان مردم نگاه می کند اگر مردم گفتند “مرده باد”؛ او هم بگوید “مرده باد” و اگر مردم بگویند”زنده باد” او هم بگوید “زنده باد”، این شخص جزو عوام است. خواص و عوام بودن اساساً ربطی به تحصل عالیه حوزوی و دانشگاهی ندارد. گاه یک شخص بی سواد است اما اهل تحلیل و صاحب نظر است اما گاه کسی روحانی است یا استاد دانشگاه است یا معلم است ما جزو عوام است. در بزنگاه ها به دنبال بررسی صحیح و غلط بودن راه نیست! به دنبال سنجیدن و فلسفیدن نیست! این شخص با تمام تحصیلات عالیه ای هم که داشته باشد جزو عوام است.
  2. خواص به دو دسته تقسیم می شوند: خواصِ طرفدار حق و خواصِ طرفدار باطل؛ عمده و اکثر (به جز عده ی قلیل) خواص جامعه ایران امروز ما، که در مسائل مختلف صاحب تحلیل و صاحب نظر هستند جزو خواصِ طرفدار حق هستند. آن دسته از خواص که اسلام و تشیع و ولایت فقیه و قانون اساسی و قوانین نظام را قبول دارند خواصِ طرفدار حقند. موضوع بحث ما خواص طرفدار باطل نیست.
  3. خواص طرفدار حق خود نیز دو دسته اند: دسته اول غالب بر دنیا – دسته دوم مغلوب دنیا. دسته اول مقابل دنیا ایستاده اند از دنیا به اندازه نیاز برخوردار شده اما متاع دنیا باعث نمی شود تا حق را فدای شهوت ها و مسئولیت ها و مقام ها کنند. اما دسته ی دوم می دانند حق چیست و کیست اما منافع دنیوی و حزبی و گروهی و قبیله ای بر منافع ملی و اسلامی می چربد. قبیله ای عمل کردن در سیاست اقسام گوناگونی دارد. یکی از اقسام قبیله ای عمل کردن، رأی قومیت گرایی و قبیله ای در انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر و روستاست که متأسفانه بعد از جنگ تحمیلی این شاخص منفی در شهرستان های کوچک و استان های قومیتی رشد داشته است!
  4. نگاهِ طایفه ای و قومیتی عمدتاً از سوی خواصِ طرفدار جبهه ی حق اما وابسته به دنیا و منفعت طلب است و سعی می کنند عوام را به دنبال خود بکشانند. آسیب و ضرباتِ خواصِ طرفدار حق، اما دنیازده؛ کمتر از ضرباتِ دشمنان بیرونی نیست چرا که باعث عقب افتادگی و فسادهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی می شوند. این خواص دنیازده با ترفند ها و چرب زبانی ها و راه های مختلف، عوام را سردرگم می کنند.
  5. قبیله ای عمل کردن در سیاست باعث می شود که مناصب نمایندگی و شورا و مسئولیت های ادارات و ذیل ادارات به خویشان، دوستان و هم حزبی ها برسد و شایسته سالاری به حاشیه برود. قبیله ای عمل کردن در سیاست باعث می شود که توانایی و شایستگی منزوی و گوشه گیر شود و روابط جایگزین ضوابط شوند و یک شهر یا یک استان در تمامی شاخص های پیشرفت و عدالت از دیگران عقب بماند. مخاطبین این مطلب را بدون هیچ پیش فرضی دعوت می کند به نظر انداختنِ به اوضاع شهرستان های رامهرمز و رامشیر و اکثر شهرهای استان خوزستان؛ چرا در شاخص های آموزشی، بهداشتی، رفاه، بیکاری، اشتغال، درآمد خانوار، فرهنگی و … باید از دیگران عقب مانده باشیم؟ با مطالعه اوضاع و احوال شهرستان رامهرمز در طی دو دهه بعد از جنگ تحمیلی مهم ترین دلیل را عدمِ مدیران شایسته(منظور اکثریت است وگرنه همیشه مدیرانی شایسته ای هم بودند اما قلیل) می بینیم.
  6. نگاه قومیتی سال هاست که باعث عقب افتادگی شهر و استانمان شده است. خواصِ طرفدار حق که مقابل دنیاطلبی نیز ایستاده اند باید این نگاه را در جامعه ترویج کنند و مرزهای قومیتی را در انتخابات ها کمرنگ کنند. باید عوام را آگاه کنیم. آیا در طول این چند سال خیری از قومیت گرایی و طایفه گرایی دیده ایم؟ آیا شهرمان پیشرفت کرده است؟ فردی که با شعار قومیت گرایی به میدان رقابت می آید مردم باید دست رد به سینه اش بزنند. فردی که از اهرم قومیت برای رقابت سوءاستفاده می کند قطعاً بعد از پیروزی مجبور است برای اینکه قومیت ها از او بریده نشوند برای هر قوم یا قبیله ای مسئولیت ها را به عنوان تحفه هدیه دهد و یا برخی منافع آن قوم که با منافع اکثریت مردم در تضادند را جامعه عمل بپوشاند و این عمل خود به خود باعث بدبختی و استضعاف است.
  7. تعجب نگارنده بیشتر از ناحیه آن دسته از دارندگان تحصیلات عالیه از دانشگاه یا حوزه است که امروز در کسوتِ استاد دانشگاه، معلم، دانشجو، روحانی، کارمند اداره و غیره هستند اما بر طبل طایفه گرایی و قومیت گرایی می کوبند. با احترام باید این ها را با آیات قرآن سنجید که در سوره جمعه می فرماید:”مثل آنان مثل حماری است که باری از کتابها را بر دوش خود حمل می کنند اما عمل نمی کنند!”
  8. اعتقاد نگارنده بر این است که مهم ترین راهِ سعادت و پیشرفتِ استان ما و شهرهای کوچک خاصاً شهرستان های رامهرمز و رامشیر خروج از دایره ی قومیت گرایی است. باید مرزهای قومیت گرایی کمرنگ بشوند تا خروجی انتخابات برای مردم مثمر ثمر بشود. مهم ترین شاخص انتخابات ۹۴ ما نیز همین است:”کمرنگ شدنِ مرزهای قومیتی در انتخابات”.

ادامه دارد…

والسلام

داود مدرسی یان

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.