۞ امام علی (ع) می فرماید:
آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » ویژه ها » یادداشت
  • شناسه : 2595
  • 20 می 2016 - 19:44

زنده باد آزادی

آزادی سه سطح دارد: آزادی فرد؛ آزادی جامعه؛ آزادی جهانی؛ هرسه سطح تعاریفی دارند.

مجموعه_یکی_از_هزاران ۲:

#زنده_باد_آزادی؛ چقدر به آزادی پایبند هستیم؟!

آزادی

#یادداشت_کوتاه؛

#مجموعه_یکی_از_هزاران ۲

آزادی سه سطح دارد: آزادی فرد؛ آزادی جامعه؛ آزادی جهانی؛ هرسه سطح تعاریفی دارند.

الف) سطح اول: آزادی فردی؛ فرد آزادانه بتواند استعدادهای درونی خود را بروز دهد و به حد أعلی برساند. لیبرال ها که امروز خود را پرچم دارِ آزادی فرد می دانند، خطوط قرمزی را برای آزادی فرد در نظر می گیرند: ۱٫ چارچوب و قوانین دولت و ۲٫ آزادی دیگران. یعنی آزادی فرد نباید آزادی دیگران را کم کند یا تهدید کند و یا از بین ببرد.

ب) سطح دوم: آزادی جامعه؛ همان طور که یک فرد تمایل دارد برای آنچه که انتخاب می‌کند و تصمیم می گیرد، مانعی نباشد و آزادی را در نبودِ مانع برای انتخاب هایش می‌داند، برای یک جامعه نیز چنین شرایطی وجود دارد که میخواهد درباره انتخاب ها و اراده هایش در اداره زندگی جمعی و نوع روابط با دیگران و…مانعی به نام جوامع دیگر نباشد. مداخله دیگر جوامع را، تهدید آزادی خود می‌داند و در برابرش مقاومت میکند. نام متداول این تلقی از آزادی «استقلال» است. استقلال یک کشور، مقدمه آزادی اوست. در واقع مفهوم استقلال، ترجمان همان مفهوم آزادی است، اما در آن‌جا آزادی فردی است و در اینجا آزادی در سطح ملی است. آن‌جا در رابطه با داخل یک کشور است، و در استقلال در روابط یک ملت با سایر ملل است. بنابراین ما اگر آزادی فردی را قبول داریم به‌طور اولی باید استقلال را هم قبول داشته باشیم.

ج) سطح سوم: آزادی فرد دیگر یا جامعه ی دیگر(جهانی)؛ توضیح اینکه در این سطح از آزادی «منِ نوعی» همانقدر که مشتاق آزادی هستم و تلاش میکنم آزادی را بدست آورم باید همانطور نیز برای آزادی افراد دیگر غیر از خودم، تلاش کنم و آزادی آنها را پیگیری کنم؛ یا اینکه همانطور که ما دنبالِ آزادی جامعه خویش یا همان استقلال هستیم، همانقدر نیز برای آزادی جوامع دیگر و استقلالِ آنان تلاش کنیم.

جریان لیبرال اباحه گری در جهان و دنباله آن در داخل کشورِ ما، که همیشه سنگ آزادی را به سینه می زنند از سه سطح آزادی فقط دنبالِ سطح اولند. یعنی آزادی فردی؛ و جالب اینجاست که سطوح دیگر آزادی یعنی آزادی جامعه(استقلال کشور) و آزادی جهانی(استقلال دیگر کشورها) را قبول ندارند!

لیبرالیسم تعرف ناقصی از آزادی دارد؛ به طور مثال نگاهِ لیبرال های وطنی را نسبت به کشورهایِ فلسطین، یمن، لبنان و … در نظر بگیرید. شعارِ «نه غزه نه لبنان» یعنی اقدامی ضدآزادی؛ یا شعار دیگر مدعیان اصلاحات: «دموکراسی در داخل و صلح در خارج»!. یعنی نگاه کاریکاتوری به آزادی.

یعنی ما برای داخل کشور دموکراسی می خواهیم اما در برابر استبداد و دیکتاتوری جهانی و مستکبران، دموکراسی نمی خواهیم! حتی اگر این دیکتاتوری جهانی به ما هم فشار بیاورد ما آزادی جهانی نمی خواهیم. لیبرال های داخلی عمدتاً در خصوص این مسئله می گویند: «مقاومت در برابرِ نظمِ جهانی(استکبارگری و زورگویی) غلط است و هزینه دارد»! حال آنکه در همین نقطه، تفاوت آزادی خواهی واقعی با آزادی خواهی دروغین مشخص می شود. طبیعی است که هرکسی دنبال آزادی است باید هزینه دهد. یا رک و صریح می گویند: به ما ربطی ندارد! ما باید دنبال منافع خودمان باشیم! این منطق دقیقاً منطق شهروندان غربی و آمریکایی است که در قبال رفتارهای ضدآزادی خواهانه و زورگویانه و جنگ طلبانه دولت های خود، میگویند: «به ما ربطی ندارد!»

این موضع یعنی این که آزادی به معنای حقیقی به ما ربطی ندارد آنچه مهم است آزادیِ من است! خوب که دقت کنیم این «آزادی من» یعنی افسارگسیختگی برای شهوترانی و سرگرمی های متنوع. در حالیکه یک آزادیخواه واقعی کسی است که می گوید: «آزادی من با آزادی دیگران فرقی ندارد. آزادی یک فلسطینی، یک یمنی، یک سیاه پوست، یک سرخ پوست، یک آفریقایی، یک آمریکایی همان آزادی من است

به نظر شما چرا یک جریان از شعار #آزادی برای مقابله با نظام حاکم داخلی و فروپاشی آن استفاده می کند اما در برابر نظام حاکمِ بر دنیا حاضر نیست از شعار آزادی هم استفاده کند تا نظام ظالمِ حاکمِ بر دنیا فروبریزد؟

از طرفی شعارِ آزادی می دهند اما این آزادی را برای جوانانِ سیاه پوست آفریقایی و یا فلسطینیان قبول ندارند! در حقیقت مکتبِ لیبرال ها، آزادی فردی را هم به ارمغان نمی آورد. بلکه جوانان و ملت های خودشان را به بهانه آزادی، غرق در مفاسد اخلاقی و شهوانی می کنند و بعد از اینکه از طریق این کار همه را سرگرم کردند، حکومت بر این انسان های ضعیف آسان می شود. این آزادی نیست بلکه زندانی با رنگ و لعاب است. حال آنکه آزادی حقیقی یعنی اینکه انسان از بند تمایلات نفسانی و دنیایی و فساد رها شود و به بهانه چند روز خوشگذرانی، خود را برده ی نظام سرمایه داری نکند.

جریانی در کشور ما نیز به دنبال همین است که با تعریف ناقص از آزادی فردی، جوانان و جامعه را غرق در فساد و شهوترانی کند و سپس برجامعه مسلط شده تا منابع را به تاراج ببرد. به آزادی حقیقی جامعه که همان استقلال است اعتقاد و اعتماد ندارد و آزادی جهانیان را نیز به سخره می گیرد. اما اینجا وظیفه همه ماست که امروز فریاد بر آوریم: #زنده_باد_آزادی

#داود_مدرسی_ان

ـــــــــــــ

#عضویت_در_یاران_۳۱۳  👈

http://1o2.ir/9ozsp

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.